بررسی نقش کانال های پتاسیمی وابسته به atp در تغییرات آستانه تشنجات کلونیک القاء شده با پنتیلن تترازول در موش های سوری دیابتیک نوع
نویسندگان
چکیده
سابقه و هدف: اگرچه شواهدی وجود دارد که دیابت حساسیت به تشنج را افزایش می دهد، مکانیسم دقیق این پدیده مشخص نشده است. از سوی دیگر بسیاری از مطالعات حاکی از دخالت کانال های پتاسیمی حساس به atp (katp) در تنظیم آستانه تشنج می باشند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی اثر دیابت بر آستانه تشنج کلونیک القاء شده با پنتیلن تترازول در موش های سوری و بررسی نقش احتمالی کانال های katp در این اثر انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، موش های سوری به وسیله تزریق داروی استرپتوزوسین دیابتیک گردیدند و آستانه تشنج القاء شده با پنتیلن تترازول در آنها در زمان های 3 روز، 1، 2، 4، 6 و 8 هفته بعد از القاء دیابت در مقایسه با گروه شاهد غیردیابتیک ارزیابی شد. هر گروه شامل 10 حیوان بود. یافته ها: در مقایسه با گروه شاهد، آستانه تشنج بطور وابسته به زمان در حیوانات دیابتیک تغییر نمود، بطوری که در هفته دوم بعد از القاء دیابت به حداکثر خود رسید و بعد از آن تا هفته 8 بطور معنی داری کاهش یافت. دوز غیرمؤثر گلی بن کلامید (بلوک کننده katp، mg/kg 1، i.p.)، اما نه 4-آمینوپیرپدین (بلوک کننده کانال پتاسیمی وابسته به ولتاژ، mg/kg 1، i.p.)، باعث کاهش معنی دار آستانه تشنج موش های دیابتیک 2 هفته ای شد که این اثر با تجویز هم زمان کروماکالیم (μg/kg 10، i.p.) مهار شد. به علاوه، دوز غیرمؤثر کروماکالیم (μg/kg 10، i.p.) باعث افزایش معنی دار آستانه تشنج در حیوانات دیابتیک 8 هفته ای شد که این اثر با تجویز هم زمان گلی بن کلامید (mg/kg 1، i.p.)، ولی نه 4-آمینوپیرپدین (mg/kg 1، i.p.)، مهار شد. نتیجه گیری: آستانه تشنج در دیابت بطور وابسته به زمان تغییر می کند، به گونه ای که در اوایل دیابت افزایش و متعاقب آن کاهش می یابد. این تغییرات ممکن است در اثر تغییرات فعالیت کانال های پتاسیمی katp در طول دیابت باشد.
منابع مشابه
بررسی نقش کانالهای پتاسیمی وابسته به ATP در تغییرات آستانه تشنجات کلونیک القاء شده با پنتیلن تترازول در موشهای سوری دیابتیک نوع
سابقه و هدف: اگرچه شواهدی وجود دارد که دیابت حساسیت به تشنج را افزایش میدهد، مکانیسم دقیق این پدیده مشخص نشده است. از سوی دیگر بسیاری از مطالعات حاکی از دخالت کانال های پتاسیمی حساس به ATP (KATP) در تنظیم آستانه تشنج میباشند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی اثر دیابت بر آستانه تشنج کلونیک القاء شده با پنتیلنتترازول در موش های سوری و بررسی نقش احتمالی کانال های KATP در این اثر انجام شد. ...
متن کاملمقایسه اثر آیورمکتین بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری نرمال و کلستاتیک
آیورمکتین یک لاکتون حلقوی بزرگ با کاربرد وسیع به عنوان ضد انگل در حیوانات خانگی و نیز داروی انتخابی برای درمان فیلاریازیس لنفاوی وکوری رودخانه (اونکوسرکیازیس) در انسان می باشد. حیوانات نرمال وکلاستاتیک دوزهای مختلف آیورمکتین (40,60,80MG/KG) را به صورت داخل صفافی قبل از تعیین آستانه تشنجات دریافت کردند. نتایج مطالعات نشان داد که آستانه تشنجات کلونیک در حیوانات نرمال و کلستائیک به ترتیب برابر با ...
متن کاملمطالعه اثر لیندان بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری نرمال و کلستاتیک
لیندان یک هیدروکربن کلرینه با خاصیت حشره کشی است. این دارو در انسان وحیوانات برای از بین بردن انگل های خارجی استفاده می شود. نشان داه شده است که این دارو با اثر مهاری بر روی سیستم گاباارژیک ، باعث بروز تشنج می شود. این مطالعه به ارزیابی اثر لیندان روی تشنجات ناشی از پنتیلن تترازول (PTZ) و مقایسه اثر آن در تشنجات کلونیک موش های سوری نرمال و کلستاتیک می پردازد.نتایج نشان می دهد که آستانه تشنجات ک...
متن کاملمقایسه اثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش سوری
Background & Objective: Verapamil, nifedipine and diltiazem are calcium channel blockers widely used as a variety of cardiovascular ailment in humans. A number of studies have shown that calcium channel blockers have anticonvulsant effect in a range of animal seizure models (but not all animals). The aim of this study was to investigate the effects of verapamil, nifedipine and diltiazem on pe...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهرانجلد ۲۰، شماره ۱، صفحات ۲۲-۲۷
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023